درباره گیوه
تاریخچه
«گیوه» را باید یكی از جالبترین و ارزنده ترین صنایع دستی روستایی ایران دانست. با توجه به این که منابع غنی در مورد چگونگی پیدایش گیوه در دست نیست، نمی توان مستندی در این مورد ارائه داد. اما روشن است که از آغاز پیدایش بشر، انسان نسبت به رفع نیازهای خویش در طبیعت، می کوشید تا وسیله ای برای آسیب ندیدن پاهایش پیدا کند.
درباره تکامل صنعت گیوه بافی، اطلاعات کمی در دست است. «البلخی» تاریخ نویس معروف در سال 1105 میلادی (484 خورشیدی و 498 مه گردی) متذکر می شود که غندیجان (جمیله امروز) فارس در صنعت گیوه بافی مشهور بوده و در سال 1340 میلادی (719 خورشیدی و 740 مه گردی) که مستوفی جغرافیانگار از آنجا بازدید کرده، می نویسد که پیشه گیوه بافی در اوج تکامل بوده است. ابوالعباس زرکوب شیرازی در کتاب شیرازنامه که در سال های پیش از 754 قمری نوشته شده از بازار گیوه دوزان در شیراز یاد کرده و در مکاتبات خواجه رشیدالدین فضل الله، گیوه به عنوان یکی از محصولات عمده کازرون مورد اشاره قرار گرفته است.
در دوره صفوی طبقات بالای جامعه اغلب از کفش های تمام چرم استفاده می کردند. اما مردم عادی گیوه می پوشیده اند و باز در همین دوره است که می بینیم در شکل و ساختمان گیوه تغییراتی رخ می دهد و پاپوش دوزان قدیمی تلاش می کنند تا کارایی های گیوه را با موقعیت اقلیمی منطقه ای که در آن باید مورد استفاده قرار گیرد، تطابق دهند.
تعریف
معروفترین نوع کفش های دست دوز که در نقاط مختلف ایران دارای طرفداران پرشماری است و حتی برخی مردم شهرنشین نیز در روزهای گرم سال آن را به سایر کفش ها ترجیح می دهند «گیوه» نام دارد. گیوه پای پوشی است سبک، بادوام و مناسب برای راهپیمایی های طولانی در مسیرهای ناهموار. گیوه از دو قسمت كفه و رویه تشكیل می شود، كفه آن معمولاً از لاستیك و چرم، و رویه آن از نخ پنبه ای (کتان) یا ابریشمی است. تا قبل از پیدایش صنعت لاستیك سازی، گیوه كش ها زیر كلاش ها را از پوست گاومیش تهیه می نمودند و رویه آن را از نخ کتانی یا ابریشمی می بافتند.
به این ترتیب می توان گفت گیوه نوعی پای افزار دست ساز و سنتی ایران است که رویه آن را از ریسمان و نخ پرگ (یعنی ریسمان های پنبه ای بافته و فشرده)، و زیره یا ته آن را گاه از چرم و بیشتر از لته های به هم فشرده و درهم کشیده می سازند. گیوه در عین راحتی برای آب و هوای گرم و خشک بسیار مناسب است. گیوه یک زیره پارچه ای به نام شیوه دارد که دوام و مقاومت آن بسیار زیاد است. جلوگیری از تعریق پا در فصول گرم سال و همچنین احساس راحتی و خنکی در پا، این پای پوش را به یکی از پر طرفدار ترین کفش ها بدل کرده است.
همه مراحل تولید گیوه با دست انجام می گیرد و مواد اولیه آن نخ قالی (که اصطلاحاً تنه نامیده می شود) و ضایعات چرم است. رویه گیوه بدست زنان و توسط گونه ای سوزن که آنرا «جوالدوز» خوانند بافته می شود و قسمت کفی آن بدست مردان و با استفاده از ابزاری که تخت نامیده می شود به اصطلاح آجیده می شود. در صورت لزوم رویه این پاپوش با استفاده از سریشم اندوده می شود تا در کشتزارها مانع نفوذ آب به درون آن شود.
رنگ در گیوه
رنگ هایی كه در تهیه گیوه بكار می رود عبارتند از رنگ های آبی ، قرمز ، سفید ، استخوانی ، سیاه
- رنگ های آبی و قرمز و سفید : كه در تخت گیوه بكار برده می شود. قبلاً تخت گیوه ها فقط به رنگ سفید بود. رویه گیوه مردانه معمولاً سفید بوده و برای بافت گیوه های زنانه از نخ های رنگین و گاه از انواع منجوق نیز استفاده به عمل می آمد.
- رنگ استخوانی : رنگ پاشنه و نوک تخت گیوه به دلیل استفاده از نری گاو كه بعد از خشک شده حالت استخوانی می گیرد به رنگ استخوانی است.
- رنگ سیاه : رنگ موی بز كه در پرگاما به كار می رود سیاه است این رنگ در زیر رویه قرار می گیرد و هرگز دیده نمی شود.
ابزار و وسایل کار
- قیچی : قیچی درشت و زمختی است که برای بریدن روار و چرم اضافی از ملکین یا بریدن نخ و غیره به کار می رود.
- دُرُوش (درفش) : برای سوراخ کردن شیوه و هموار کردن راه سوزن نخ، تا نخ به راحتی از آن عبور کند. درفش بر دو گونه است:
- سوزنی (درفش قلابی)، (قلاب دوزی) برای سوراخ کردن شیوه و هموار کردن راه سوزن نخ
- درفش نوگی که سوزن در آن جای می گیرد.
- قلاب : همان درفش قلاب دار است.
- سوزن : برای دوختن شیوه و رُوار و پیش نقاب که ریسمان در سوراخ انتهایی آن جای می گیرد و برای دوختن مورد استفاده قرار می گیرد.
- کارد شیوه بری : کارد محکمی است. برای بریدن شیوه یا کوچک کردن آن به کار می آید.
- کج کارد : شبیه داس است که قسمت بیرونی آن برنده است. (برخلاف داس که قسمت بیرونی آن برنده نیست) آن را برای بریدن مورد استفاده قرار می دهند.
- کلاه کج کارد (کشکارد) : سر آن کج و شبیه داس است تا در پشت کار که چرم باشد، قرار گیرد و آن را بتراشد.
- شفره : شبیه کارد است ولی نوک آن برخلاف کارد، باریک نیست و برای پرداخت و تراش اضافات به کار می رود.
- سوهان و سنگ سو : سوهان برای تیز کردن قیچی، شفره، کارد، کج کارد و غیره استفاده می شود.
- مصقل : برای تیز کردن کارد و دهانه قیچی
- کُنده : ساقه ای است استوانه ای شکل از چوب درخت بنه (پسته وحشی) که نیمه آن را در زمین محکم کرده اند. چرم یا روار بر آن می نهند و با مشته می کوبند تا صاف شود. معمولاً آن را در مغازه کار می گذارند تا موقع صاف کردن ثابت باشد.
- مشته : وزنه ای است فلزی که در مشت جا می گیرد و به همین علت به آن مشته می گویند. شکل آن شبیه دسته هاون است و برای کوبیدن و نرم کردن چرم یا روار مورد استفاده قرار می گیرد.
- میخ : سر جلو و عقب ملکی می کوبند برای استحکام بیشتر.
- ته تیرکی : تکه نمد کوچکی است که در پشت پاشنه می گذارند.
قالب، میان قالب و پاشنه: قالب برای قالب کردن، شکل گیری و جا باز کردن ملکی به کار می رود تا کوچک و بزرگ نشود و ملکین صاف و راست در آید. جنس آن از چوب نوعی درخت جنگلی مناطق کوهستانی، به نام کهکم است. هر ملکین دوز باید انواع قالب ها را داشته باشد. اگر گیوه ای تنگ باشد، باید آن را شیت و قالب کرد تا گشاد شود. - نمدان : گیره ای (سبد دست بافت) است که با پارچه ای نم دار روی آن را پوشانده اند و روار و چرم و دیگر وسایل ملکی دوزی در آن می گذارند تا خشک نشود.
- انگوره : اندازه گیر، پای مشتری را بر آن قرار می دهند.
- کاردک : کاردی کوچک است.
- تواُیی : (تو آبی) تکه پارچه ای است برای نمدار کردن چرم.
- چُغُل : چوبی است که زیر روار و روی قالب جا می دهند.
- گردنه : (گردونه) ریسمان را با آن به صورت نخ در می آورند.
- چرخه : نخ های چند لایه را پیچ می دهند تا محکم شود.
- زیرکارد : وسیله ای است تا کارد بتواند بهتر عمل کند.
- تسمه : در پاره ای اوقات به کار می رود.
- کرسی : چهار پایه ای کوتاه بدون دسته است که بر آن می نشینند.
- پیش بند (رو دومنی) : پارچه ای که ملکین دوز در جلو می بندد.
- ظرف کتیرا یا کره : یک خمره بسیار کوچکی است که در آن کتیرا می ریزند و وقتی ملکی دوخته شد، با یک چوب کتیرا را به دور چرم می مالند.
مواد مورد نیاز
- ریسمان : ریسمان ملکین که اکثراً به وسیله زنان تهیه می شود در قدیم از جنس پشم و موی گوسفند بوده است. که زنان، آن را به دور گردنه و چرخه می انداختند و در اندازه های مختلف که 5 لا و 10لا و 14لا و یا بیشتر برای دوختن ملکین شکل می دادند. برای نازک تر کردن نخ، نخ ها را به دور دروشی می انداختند و آن را بالا و پایین می بردند که به این کار «سیمک» گفته می شد. به نخ های 18 لا، اغنی، به نخ های 12 لا، چرمین و نخ های 10 لا خاک انداز دوزی گویند. نخ های دیگری هم داریم: 24 لا، 18 لا، 15 لا. به همه این نخ ها موم عسل می زنند تا محکم شود. البته نخ های امروزی از جنس ابریشم و پلاستیک است که استحکام خوبی دارد و در کارخانه ها حاصل می شود.
- گل گیوه : قطعه های خاکی سفید رنگی هستند که در آب حل می کنند و بر روی روار می کشند تا سفید شود.
- کتیرا : کتیرا در آب می ریزند تا به صورت مایع در آید. آن را بر روی چرم ملکین می کشند تا پرز و پت های چرم به یک سو قرار گیرد و چرم و نخ به هم بچسبند.
- کمرک : تکه ای چرم است که پهنای آن 2 الی 3 سانتیمتر است و بلندی آن به اندازه دور تا دور تخت کفش می باشد.
- بغلک : تکه چرم مثلثی شکل است که در دو طرف پاشنه پا جا می گیرد.
- خاک انداز : تکه چرمی است که بلندی آن به اندازه دور تا دور تخت یا شیوه است و بر روی کمرک دوخته می شود.
- پاشنه : تکه چرمی قرمز رنگ است که در قسمت عقب ملکی جای می گیرد.
- درفش ملکین دوزی : درفش را از فولاد می سازند بدین ترتیب که قسمتی از فولاد را با چکش به شکل مستطیل درست می کنند و سپس قسمت های بالا را با سوهان می سایند. اگر درفش از نوع قلابی باشد، نوک آن را به شکل کارد در می آورند. سپس با اره آهن بر، درون آن را شکافی قرار می دهند تا هنگام دوختن، نخ در آن قرار گیرد. اگر درفش قلابی نباشد یعنی سوزنی باشد، آن را به صورت سوزن در می آورند. دسته درفش باید از چوب مقاومی باشد که معمولاً از درخت گردو یا انار تهیه می شود. آن را به شکل لیوان در می آورند. وسط آن را سوراخ می کنند. درفش دسته سوهانی، محکم ترین درفش است. بدین ترتیب که دسته سوهان شکسته را مانند درفش های فولادی می سایند و آن را به شکل درفش سوزنی یا قلابی درست می کنند.